روزنامه اعتماد خبر داد که از ابتدای فروردین ۱۴۰۲ تا ۲۶ خرداد امسال و در ۲۱ حادثه در معادن کشور ۲۶ کارگر کشته شدند.
به گزارش اعتماد، بررسی اخبار رسمی نشان میدهد که از ابتدای فروردین امسال تا ۲۶ خرداد و تا پیش از وقوع حادثه در معدن سنگ شازند، در مجموع، ۷ حادثه در معادن کشور رخ داده که ۵ حادثه در معادن زغال سنگ (استانهای خراسان جنوبی و کرمان)، یک حادثه در معدن شن و ماسه (استان مرکزی) و یک حادثه در معدن سنگ (گیلان) بوده و در این حوادث، ۸ کارگر معدن، کشته شدهاند که ۵ کارگر به دلیل ریزش معدن، یک کارگر به دلیل برق گرفتگی، یک کارگر به دلیل گیر افتادن در نوار نقاله معدن و یک کارگر به دلیل واژگونی لودر در هنگام خاک و لاشهبرداری جان خود را از دست دادهاند.
این بررسیها نشان میدهد تعداد حوادث منجر به فوت کارگران معدن در ۸۷ روز آغازین امسال در مقایسه با مدت مشابه پارسال (اول فروردین تا ۲۶ خرداد ۱۴۰۲) افزایش یافته است. از ابتدای فروردین تا پایان اسفند پارسال، ۱۴ حادثه ریزش، انفجار گاز، واژگونی لودر، سقوط آوار و نقص سیستم فنی در معادن مس، سنگ، خاک رس و زغال سنگ در استان های آذربایجان شرقی، سمنان، همدان، چهارمحال و بختیاری، اصفهان، کرمان و یزد اتفاق افتاده و در این حوادث، ۱۸ کارگر معدن کشته شدند در حالی که تعداد کارگران جانباخته در حوادث شغلی معادن در فاصله اول فروردین تا ۲۶ خرداد پارسال، دو نفر و تعداد حوادث در ۸۷ روز ابتدای سال ۱۴۰۲، سه فقره بوده است.
نکته نگران کننده در حوادث معادن از ابتدای سال ۱۴۰۲ تا ۲۶ خرداد امسال، ارتباط مستقیم هشدار کارشناسان معدن با بی توجهی پیمانکاران و بهرهبرداران به اصول ایمنی و طراحی معدن است چنانکه از ۲۱ حادثهای که از ابتدای فروردین ۱۴۰۲ تا ۲۶ خرداد امسال در معادن کشور رخ داده و به جانباختن ۲۶ کارگر معدن منجر شده، ۵ مرگ به دلیل واژگونی لودر، یک مرگ به دلیل برق گرفتگی، ۱۵ مرگ به دلیل ریزش سنگ و زغال، یک مرگ به دلیل گیر کردن در نوار نقاله، یک مرگ به دلیل گیر افتادن زیر چرخ لودر، دو مرگ به دلیل سقوط از ارتفاع و یک مرگ به دلیل نقص سیستم فنی بوده است.
تاکید بر این نکته بسیار ضروری است که تعداد جانباختگان حوادث معادن در ایران ، ممکن است با اخبار رسمی کاملا متفاوت بوده و آمار واقعی، بیشتر از اعداد ذکر شده در اخبار رسمی باشد و حتی تعداد حوادث منجر به فوت هم بیشتر از اخباری باشد که در رسانه میخوانیم و میشنویم آنهم به این دلیل که شدت ناامنی شغلی و نگرانی کارگران از بیکاری، همان عامل بازدارنده و ترسآوری است که کارگر معدن را حتی از اطلاعرسانی درباره حوادث شغلی و از دست رفتن همکارش، منع میکند.