جوانان بدون انگیزه و هدف تنها برای دست یافتن به هر مدرک تحصیلی ممکن به دانشگاه هجوم می آورند و بخشی از بهترین سال و فرصت های زندگی برای یادگیری را از دست می دهند. نتیجه این یورش، فارغ التحصیلی هزاران جوان است که علاقه ای به رشته تحصیلی خود ندارند و بدتر از آن که این دسته از فارغ التحصیلان اگر موقعیت متناسب با مدرک تحصیلی خو دنیز دست بیابند نه تنها سبب توسعه پایدار کشور نمی شوند بلکه سبب خسارت به برنامه های اجرایی کشور نیز می شوند.
این چالش ملی در تمام بخش های تحصیلی امروز خود را نشان می دهد. وجود اساتید دانشگاهی که به جای تربیت متخصصین چالش گر، فارغ التحصیل بی انگیزه و عاشق مهاجرت تربیت می کنند و پزشکانی که حوصله گفتگو با بیمار و تشخیص دقیق بیماری را ندارند و مطابق با یک استاندارد پیش فرض برای بیمار خود دارو تجویز می کنند.
این مدرک گرایی به جایی رسیده است که برخی از دارندگان مدارک تحصیلی، نیاز به داشتن آن سطح مدرک تحصیلی برای انجام وظیفه محوله خود نیستند و در بازه ای از زمان، هزینه دریافت این مدارک تحصیلی را از بودجه کشور یا بودجه سازمان نیمه دولتی که در ان مشغول به کار برده اند، تامین کرده اند . این دسته از افراد، زمانی را که باید برای خدمت به سازمان و مردم صرف کرده و بابت آن دستمزد می گرفتند نه تنها در خدمت به سازمان سپری نکرده بلکه برای سازمان هزینه بوجود آورند.
این نگاه به مدرک تحصیلی روز به روز هزینه پنهان کشور و سازمان ها را بالا برده و بهره وری نیروی انسانی را کاهش داده است.
شاید مهم ترین عامل ایجاد این چالش در کشور ، عدم توجه به تعریف مقاطع تحصیلی و تعریف شغل می باشد.
اگر به ساختار اموزشی کشور باور داشته باشیم بالاترین مدرک مورد نیاز در سازمان های غیر پژوهشی کشور مدرک کارشناسی است و پس از آن تجربه و توانمندی افراد باید در تعیین دستمزد افراد ملاک قرار گیرد و تحصیلات بالاتر تنها می تواند در جهت یک انگیزه فردی انجام پذیرد.
در یک سازمان متکی بر بهره وری دلیلی ندارد اگر شخصی با مدرک غیر کارشناسی در شغل سازمانی مشخصی به دلیل تجربه و یا آموزش های کوتاه مدت تخصصی،توانمندی معادل یک کارشناس را دارا بود از مزایای و منافع شغلی متناسب با ان استفادن نکند و صرفا به دلیل داشتن مدرک کارشناسی، فردی با مدرک کارشناسی نامرتبط آن شغل را اشغال نماید.
مدارک کارشناسی ارشد و یا دکترای تخصصی برای سازمانها پژوهشی و آموزشی مناسب هستند ودلیل ندارد کشور هزینه تربیت بیش از نیازکشور را از منابع ملی برای این دسته از فارغ التحصیلان صرف نماید به ویژه در روش انتخاب فعلی که در عمل افراد بدون انگیزه و تجربه وارد این مقاطع تحصیلی می شوند. شاید الزام به داشتن تجربه کاری (حداقل دو ساله) باید شرط ورود به این مقاطع تحصیلی باشد تا دانشجو بهره لازم از دانش اندوزی در مقاطع بالاتر ببرد.
من بعنوان یک مهندس سی سال سابقه کار باید بگویم بسیار جای تاسف دارد که در زمان استخدام یک مهندس از نظر دانش کار هیچ تفاوتی در شرایط مساوی میان فارغ التحصیل کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکترا برای کار مهندسی وجود ندارد و این نشانگر ضعف ساختار آموزشی و از میان رفتن منابع ملی برای تربیت این جوانان هستند. برخی از اساتید که به این جوانان در این مقاطع تحصیلی آموزش داده اند هیچگاه تجربه یک کار جدی را نداشته اند. نکته جالب دیگر این است که شرط استخدام در دانشگاه ها هم به صورتی است که افراد کم تجربه شانس بیشتری از نظر سنی برای استخدام دارند انگار هدف گسترش بیشتر مدرگ گرایی و عدم توجه به تجربه است. در حالیکه اصل تشکیل دانشگاه در تاریخ تمدن، انتقال دانش و تجربه و مستند سازی تجربه و ایجاد دانش بوده است.
آموزش بالاتر از دیپلم نیز، مانند دیگر فعالیت های اقتصادی کشور باید استراتژی براساس توسعه پایدار و نیازهای کشور داشته باشد. آموزش رایگان برای برگزیدگان علمی، نیاز و الزام کشور و نگهداری این برگزیدگان وظیفه ملی است. مدرک گرایی وتعداد بیش از نیاز فارغ التحصیلان دانشگاهی، سبب غرباله گرایی نامناسب افراد برای اشتغال شده است و این فرصت را ایجاد کرده تا افراد کم توانمند و نامناسب با بهانه داشتن مدارک تحصیلی (وگاهی مدرک تحصیلی بالاتر) فرصت اشتغال افراد توانمند را بگیرند و به سیل مهاجرت نخبه گان واقعی سرعت ببخشند.
کشور ما امروز به صدها کارگر ماهر و تکنسین و بهیار و.. نیازمند است و این نیاز در سال های آینده بیشتر و بیشتر خواهد شد ولی به جای آنها، هزاران فارغ التحصیل در رشته های مختلف در کشورتربیت شده اند که هر کدام برای تحصیل از بخشی (بنابه دانشگاه محل تحصیل و نوع دانشگاه) منابع مالی کشور استفاده کردند ولی در بازار کار محدود، فرصت شغلی لازم را به دست نیاوردند و در این میان بدتر ان که برخی از افرادی که این فرصت های شغلی را به دلایل مختلف بدست گرفتند علاقه واقعی به انجام وظایف متناسب با رشته تحصیلی خود ندارند این دسته از افراد در پیشرفت واقعی در شغلی خود تلاش نمی کنند و باز به دنبال یک مدرک دیگر برای ارتقا شغلی هستند.
بنابراین پیشنهاد می شود دولت بعنوان هدایتگر کشور در کاهش مدرک گرایی با اصلاح و حذف سطوح تحصیلی غیر نیازمند در مشاغل اقدام نماید. چه نیاز است که نماینده مجلس از یک شهر کوچک دارای مدرک کارشناسی ارشد و دکترای تخصصی باشد ولی از مشکلات شهر و مردم آن بی خبر باشد.
ایرج فاضل بخششی
انتهای پیام/