دبیرکل حزب اسلامی کار گفت: افزایش فروش نفت چه به دلیل دور زدن تحریمها باشد یا شل شدن اراده تحریمکنندگان، نمیتوانیم آن را با توجه به عدم افزایش تولید کالا و خدمات و فعالیتهای اقتصادی در جامعه رشد واقعی بخوانیم. این درحقیقت عرضه و فروش سرمایههای بین نسلی و ملی ایران است.
به گزارش ایلنا، حسین کمالی وزیر اسبق کار و امور اجتماعی و دبیرکل حزب اسلامی کار در نشست کمیته کارگران احزاب حامی پزشکیان گفت: ظاهرا برخی از آقایانی که نامزد ریاست جمهوری شده اند افزایش فروش نفت که آن هم در دوران وزارت آقای زنگنه و با زحمات زیاد شکل گرفته بود را مبنای ارزیابی خود برای رشد اقتصادی قرار داده اند این در حالی است که رشد اقتصادی را میبایست بر اساس میزان افزایش تولید کالا و خدمات اقتصادی و سنجش آن در بازه زمانی مشخص بسنجند. افزایش فروش نفت چه به دلیل دور زدن تحریمها باشد یا شل شدن اراده تحریمکنندگان، نمیتوانیم آن را با توجه به عدم افزایش تولید کالا و خدمات و فعالیتهای اقتصادی در جامعه رشد واقعی بخوانیم. این درحقیقت عرضه و فروش سرمایههای بین نسلی و ملی ایران است.
کمالی افزود: من باور دارم که گروهی در حال خودفریبی هستند و برای خود اخبار خوشحال کننده تولید میکنند.
دبیرکل حزب اسلامی کار با اشاره به سخنان برخی از نامزدهای جبهه اصولگرایی در چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ادامه داد: بعضی از مناظرهکنندگان در این روزها افکاری کاملا مرتجعانه را ارائه میدهند که به پیش از اسلام بازمی گردد. بدون شک این افراد ماجراجو و جنگ طلبند و نوعی نگرش توسعه طلبانه تهاجمی و غیره دوستانه با سایر دولت ها و ملل را جایگزین تعامل ملی و بینالمللی و توسعه سیاسی اقتصادی اجتماعی و فرهنگی کرده اند.
وزیر کار در دولت های سازندگی و اصلاحات همچنین افزود: سیاست های اقتصادی غلط که هیچ یک از عوامل پیش برنده اقتصاد یعنی مزیت و تخصص و حتی رقابت را تعقیب نمیکنند باعث شده است تا کشور در گرداب یک اقتصاد زمینگیر و تحصیلدار بر پایه فروش ذخایر و سرمایههای ملی و بدون تعامل با سایر کشورها قرار گیرد. این در حقیقت شایسته اقتصاد ایران و ملتی با چند هزار سال سابقه اجتماعی و اقتصادی وفرهنگی نیست.
وی ضمن اشاره به مدیریت اسفناک سال های اخیر در حوزه صنعت و کشاورزی به نمونه ای از آنها اشاره کرد و گفت: زمانی به خاطر سیاستهای غلط در محیط زیست و کشاورزی و عدم تامین غذا و علوفه موجبات و زمینه کشتار دام های سنگین و حتی دامهای ماده بوجود آمد که پس از آن به وارد کننده گوشت از سایر کشورها تبدیل شدیم. باید به صراحت اذعان کرد که در سایه این گونه خطاهای بزرگ مدیریتی یارانه علوفه و کالاهای اساسی مورد نیاز دام و همچنین اشتغال را به تولید کنندگان خارجی تقدیم کردیم. این نمونهای است از اجرای سیاست های مبتنی بر نادانی که ماحصل آن موجب دریافت دستمزد نازل و بیارزش است به گونه ای که امروز طبقه کارمند و کارگر حتی توان تامین مایحتاج ابتدایی زندگی خود را هم ندارند. متاسفانه ادامه این مسیر موجب هدر رفت کامل منابع مادی و معنوی کشور خواهد شد.