بسیاری از کارگران شاید نسبت فضای عملکرد مسئولان انتقاد داشته و از آن ناامید باشند، اما به صورت عمده، تجربه نشان داده که همواره بیشترین مشارکت در انتخاباتها و به ویژه مشارکت در انتخابات مجلس متعلق به جامعه کارگری بوده است. در روزهای گذشته که پیشثبت نام انتخابات مجلس به پایان رسید، برخی فعالان کارگری و تشکلهای آنها نسبت به حضور در این انتخابات به عنوان کاندیدا فراخوان صادر کردند. در این رابطه بسیاری بر این باور هستند که شرایط برای حضور نمایندگان کارگری دشوار است و بسیاری از جریانات در ایران هنوز پذیرش یک فراکسیون بزرگ کارگری در مجلس را ندارند.
حسین حبیبی (عضو هیات مدیره کانون شوراهای اسلامی کار کشور) در این رابطه توضیح میدهد: باید این واقعیت را پذیرفت که حضور و فعالیت نمایندگان مجلس تاکنون برای کارگران تاثیر بسزا و خاصی نداشته است و انتظارات جامعه کارگری را برآورده نکرده است. برای مثال مهمترین مطالبه جامعه کارگری که امنیت شغلی و ابطال دادنامه ۱۷۹ دیوان عدالت اداری در مورد به رسمیت شناختن قراردادهای موقت است، تاکنون توسط مجلس پیگیری نشده و حتی یک تبصره و دستورالعمل نیز در راستای ترمیم یا رد آن در ادوار مختلف مجلس تصویب نشده است. به این ترتیب یک نوع سرخوردگی از این نهاد برای کارگران در بادی امر طبیعی است.
وی افزود: کارگران شاغل و بازنشسته علاوه بر امنیت شغلی بسیاری از مطالبات دیگر خود را نیز درباره سن بازنشستگی، مشاغل سخت و زیان آور، بیمه کارگران ساختمانی و دیگر مسائل را از مجلس پیگیری کردند اما هنوز باوجود گذشت چند دهه، پیگیری جواب نداده و تنها توانستند با حضور خیابانی در مقابل مجلس برخی امور ضروری مثل پرداخت بخشی از مطالبه تامین اجتماعی از دولت را با فشار بر نمایندگان بگیرند.
حبیبی تصریح کرد: مثلا دولت ماده ۲۰۳ قانون کار را نقض میکند و ما به طور عمومی اعلام میکنیم اما مجلس هیچ تذکری به دولت نمیدهد و به تکلیف قانونی خویش عمل نمیکنند. برای مثال دولت در شورای عالی کار به استناد ماده ۴۱ و مواد متناظر این ماده در قانون کار برای تعیین دستمزد تخلف کرده است اما مجلس حتی یک تذکر هم در این رابطه به دولت نداده است. این مشکلات به این دلیل بوجود آمده که کارگران در مجلس صدای خاصی ندارند و ما فاقد یک فراکسیون قوی در این نهاد هستیم.
عضو هیات مدیره کانون عالی شوراهای اسلامی کار گفت: بطور ذاتی نمایندگان مجلس و دولت اعتقادی به امنیت شغلی کارگران ندارند. کارگری که امنیت شغلی نداشته باشد، از فعالیت صنفی و تشکلی واهمه دارد. کارگری که از عضویت در تشکل خود ترس دارد، از فعالیت سیاسی در چهارچوب کارگری و تشکلی برای انتخابات و طرح مسائل کارگران در ابعاد ملی و بسیار کلان به طریق اولی دوری خواهد گزید و بازهم منافع کارگران در مجامع تصمیمگیر صدایی ندارد. لذا ما در اینجا با یک دور باطل مواجه شدیم و به این ترتیب تاکنون نتوانستهایم یک فراکسیون قوی در مجلس برای کارگران ایجاد کنیم.
این فعال کارگری تصریح کرد: در طول این چهل سال کارگران نهایت یک یا دو نفر به مجلس فرستادند اما به این یکی دو نفر حتی یک نفر هم اضافه نشد تا سرآغاز شکل گیری یک فراکسیون کارگری قوی در مجلس باشد. بودند نمایندگانی که از کارگران صحبت میکردند و خود را نمایندگان کارگری قلمداد میکردند، اما با ورود به مجلس مسیر دیگری طی کردند و صرفا رای کارگران را جمع کردند. آن نمایندگان اگر هم صادق بودند، فاقد تخصص در این امر بوده و اثرگذاری لازم را نداشتند.
وی تاکید کرد: نقطه مطلوب برای جامعه کارگری این است که ما حداقل یک نفر نماینده و کاندیدا از هر استان به عنوان نماینده کارگری داشته باشیم تا حداقل از ۳۰ استان ۳۰ کرسی مجلس را به خود اختصاص دهیم اما متاسفانه مناسبات و ساختارها به گونهای نیست که بتوان چنین حرکت مفیدی را برای مجلس و همچنین برای کشور و جامعه کار و زحمت در ایران رقم بزنیم.
اگر تشکلهای کارگری به سمت تدوین یک منشور برای خود باشند که تنها از نامزدهایی که آن منشور را میپذیرند، حمایت به عمل آورند، میتوانند در انتخابات موثر واقع شوند. این امر مستلزم و نیازمند جلسات و گفتگوهایی با نامزدها و ایجاد ادبیات اقناعی برای آنان است.
حبیبی اضافه کرد: هستند کسانی که به سراغ تشکل کارگری میآیند و میگویند دوست دارند نماینده جامعه کارگری باشند. ما به آنها میگوییم که از گذشته درس گرفتیم و اگر تمایل دارید منشوری تنظیم میکنیم که شما در دوران تبلیغات و پس از ورود به مجلس براساس آن منشور از حقوق کارگران دفاع کنید. ما معتقدیم نامزدها و کاندیداهای معتقد به حقوق کارگران باید منشوری در این رابطه امضا کنند، اما بسیاری پیشنهاد ما را رد کرده و حتی میگویند «از ما حمایت کنید و اگر رای آوردیم امضا میکنیم» که طبیعتا ما تسلیم چنین شرایطی نمیشویم.
عضو شورای اسلامی کار گفت: بسیاری از کاندیداها در حال سبک و سنگین کردن امر هستند. برخی از آنها دوست دارند نماینده یک صنف خاص مثل پزشکان، کارگران و. . باشند اما هنوز مردد هستند. آنها بین اینکه از طرف یک حزب و جریان خاص مثل اصلاح طلب، اصولگرا و. . معرفی شوند یا نماینده منافع یک صنف بزرگ باشند، با خودشان کنار نیامدند. به ویژه اینکه امروزه مردم دل خوشی از جریانات سنتی سیاسی کشور مثل اصولگرا و اصلاحطلب ندارند. از سوی دیگر نامزدها میدانند تنها با شرکت در اتوبوس یارکشی قدرت در جریانهای سیاسی امکان بیشتری برای عرض اندام در انتخابات دارند.
وی در پاسخ به این سوال که چرا احزاب و جریانات سیاسی خود به حقوق کارگران توجه نکرده و بخش کارگری ندارند و نماینده برای کارگران معرفی نمیکنند، جواب داد: این در بسیاری از احزاب جهان عرف بوده و عادی است که برای کارگران و بازنشستگان و اصناف نیز نماینده و چهره معرفی شود تا آن حزب ادعای نمایندگی منافع صنفی را نیز یدک بکشد. اما در ایران جریانات اصلاح طلب و اصولگرا گویا دون شان خود میدانند که چنین کنند. البته به سراغ هرکدام که برویم ممکن است درباره رعایت حقوق کارگران یا پیگیری مطالبات آنها شعارهای بسیار دهان پرکنی نیز سر دهند، اما همین اندازه اشاره بکنیم که به این دو جریان امیدی نیست. آنها فقط جایی که منافعشان ایجاب میکند، شعاری به نفع کارگران نیز میدهند.
حبیبی تصریح کرد: جامعه کارگری نصف بیشتر جمعیت کشور را به خود اختصاص داده و جمعیت اندکی نیست و امکان تغییر نتایج انتخابات را بطور گسترده دارد. اگر تشکلهای کارگری به سمت تدوین یک منشور برای خود باشند که تنها از نامزدهایی که آن منشور را میپذیرند، حمایت به عمل آورند، میتوانند در انتخابات موثر واقع شوند. این نیازمند جلسات و گفتگوهایی با نامزدها و ایجاد ادبیات اقناعی برای آنان است، اما مادام که به چنین گفتمانی در میان تشکلها نرسیم و نمایندگان خود را در مجلس نفرستیم، نمیتوانیم امیدی به بهبود تصمیمات مجلس در قبال کارگران کشور داشته باشیم.