انیمیشن ایران در دوران پوستاندازی است
کیارش زندی با اشاره به اینکه بسیاری از نگاههای اشتباه نسبت به سینمای انیمیشن در حال تغییر است، تأکید کرد: انیمیشن ایران در دوران پوستاندازی است.
کیارش زندی (مدرس و کارگردان سینمای انیمیشن) در گفتگو با خبرنگار ایلنا، درباره نقاط قوت و ضعف سینمای انیمیشن ایران اظهار کرد: تا دهه ۱۳۹۰ چند خلاء در سینمای انیمیشن وجود داشت. یکی از این خلاءها عدم وجود تهیهکننده حقیقی بود. معمولاً سازمانهای مختلف نهادهای خود را به عنوان تهیهکننده معرفی میکردند اما اقدام آنها تهیهکنندگی نبود و فقط سرمایهگذاری میکردند. امروز شاهد وجود تهیهکنندههای حقیقی هستیم که این اتفاق بزرگی برای سینمای انیمیشن ایران به حساب میآید.
زندی خاطرنشان کرد: مرحوم محمد ابوالحسنی با فیلم سینمایی «تهران ۱۵۰۰» و وب سریهای «دیرین دیرین» به عنوان اولین نفر به این عرصه ورود کردند و امروز دوستان جوانتری مثل محمدامین همدانی و حامد جعفری به این عرصه ورود کردهاند و خلاء وجود تهیهکننده حقیقی در سینمای انیمیشن ایران پر شده است اما خلاء دومی که همچنان باقی مانده، مربوط به نبود استودیوهای شخصی است؛ به معنای استودیوهایی که دغدغه بازگشت سرمایه داشته باشند یا اصطلاحاً دلسوز سرمایه خود باشند. امروز با ظهور تهیهکنندههای حقیقی که نشان دادهاند امکان بازگشت سرمایه وجود دارد و میتوانند فیلمهای پرفروش بسازند، میتوان امیدوار بود که خلاء استودیوهای شخصی نیز برطرف شود. نکته دیگر به عادت مخاطبان انیمیشن مربوط میشود که معمولاً ترجیح میدهند فیلمها را در خانه و در تلویزیون مشاهده کنند. فکر میکنم به مرور زمان شاهد شکلگیری عادت فیلم دیدن در سینما باشیم اما هنوز این میل و اشتیاق چندان زیاد نیست و اکثراً ترجیح میدهند که فیلمها را از تلویزیون یا پلتفرمهای نمایش خانگی ببینند.
این کارگردان در ادامه اظهار کرد: به طور کل من بر این عقیدهام که مشکل سینمای انیمیشن ما مربوط به حوزه مدیریت میشود. نبود تهیهکننده حقیقی به این دلیل بود که نهادهای دولتی بر تولیدات سرمایهگذاری میکردند و نام خودشان را به عنوان تهیهکننده در تیتراژ مطرح میکردند در حالیکه یک نهاد نمیتواند تهیهکننده باشد و باید یک فرد به عنوان تهیهکننده معرفی شود. تغییراتی که در سالهای اخیر شاهد هستیم، نشان میدهد که انیمیشن ایران در دوران پوستاندازی است و شاهد هستیم برخی باورهای غلط اعم از این موضوع که برخی مدیران تصور میکردند با صرف بودجه در تولیدات انیمیشن میتوانند تهیهکننده باشند، در حال تغییر است.
وی افزود: در گذشته مسئولان ما نگاهی جدی به سینمای انیمیشن نداشتند اما امروز شاهد هستیم که در بالاترین سطوح مسئولان کشور و در لایههای اجرایی کلان هم درباره انیمیشن صحبت میشود و حتی رهبری به عنوان بالاترین شخص اجرایی کشور هم درباره انیمیشن صحبت میکند و دیدارهایی با انیماتورها در نظر میگیرد. این نشان میدهد که به هر دلیلی لایههای بالاتر تصمیمگیری به این نتیجه رسیدهاند که باید به انیمیشن توجه شود و این توجه را در چند سال اخیر شاهد هستیم و یکی از نشانههایش ابلاغ اساسنامه بنیاد انیمیشن است. بنیاد انیمیشن میتواند برای استودیوهای خصوصی بودجه تأمین کند و حضور او اقدامی در جهت بازگشت به دوران تهیهکنندههای حقوقی نیست.
زندی درباره نقاط قوت و ضعف سینمای انیمیشن حوزه محتوا گفت: به تازگی کتابی به قلم من و خانم سحر طرزی با عنوان «گوهرهای بومی» رونمایی شده است. این کتاب متشکل از افسانههای بومی است و حاصل تلاش چندساله خانم طرزی است که چند سال در جنوب کشور در دوران کرونا زندگی کرده و با طایفههای مختلف ارتباط برقرار کرده و آنها افسانههایشان را روایت کردهاند و این روایتها را به رشته تحریر درآورده است. همین کتاب نشان میدهد که به لحاظ محتوایی و داستانی متریال لازم وجود دارد ولی کار جدی بر این متریال صورت نگرفته است. ما همین افسانهها را در شمال کشور، آذربایجان، سیستان و بلوچستان و… هم داریم و واقعاً این افسانهها متریال بسیار خوبی هستند و از طرفی پشتوانه ادبی خوبی برای فیلمنامهنویسهای ما خواهند بود. باید به انیماتورهای ما اعتماد شود ولی معمولاً در نظامهای ایدئولوژیک با احتیاط به سراغ این پدیدهها میروند و از آنجا که همواره به جای متخصص کلمه متعهد جایگزین میشود، همواره به آدمهای مورد وثوق اعتماد میشود و من بر این عقیدهام که انیماتورهای ما در تمام این دوران ثابت کردهاند که آدمهای مورد وثوقی هستند و به آنها میتوان اعتماد کرد؛ به طوریکه حتی وقتی انیماتورها را به حال خودشان میگذارند بیشتر به سمت هویت خودشان برمیگردند و اگر دقت کنید در کارهای مستقل نگاه بومی کاملاً مشهود است.
وی افزود: حوزه هنری برای تولیدات انیمیشن خود در دو شهرستان سرمایهگذاری کرده و در کرمان انیمیشن سینمایی «لوپتو» تولید شده و «مسافری از گانورا» نیز توسط انیماتورهای مشهدی تولید شده و این نشان میدهد که وقتی به انیماتورها اعتماد میشود نتیجه خوبی به دست میآید. من بر این عقیدهام که هر نهادی به فعالان سینمای انیمیشن اعتماد کند، قطعاً از اعتمادش خشنود خواهد بود.
زندی درباره امکان دستیابی به سینمای انیمیشن ملی گفت: ورود کشوری مثل ژاپن به انیمیشن پس از جنگ جهانی دوم و سقوط وحشتناک این کشور با حمله اتمی به دو شهر هیروشیما و ناکازاکی صورت گرفت. در واقع پس از سقوط ژاپن سربازان آمریکایی به عنوان کشور فاتح در ژاپن پایگاه تأسیس میکنند و این سربازان در سال ۱۹۴۵ با خود کتابهای کمیک را به ژاپن میبرند و ژاپنیها برای اولین بار با کمیک بوک آشنا میشوند و بعد این صنعت را با عنوان «مانگا» مال خود میکنند. از سال ۱۹۴۵ طی ۳۰ سال صاحب صنعت کمیک بوک و انیمیشن میشوند و صادرات جهانی دارند، به طوریکه دهه ۸۰ میلادی یا همان دهه ۶۰ شمسی تلویزیون ما در تسخیر محصولات ژاپنی بود. ژاپنیها با تکنولوژی بسیار قدیمیتر به این سطح رسیدند و ما امروز با مدیریت درست و برنامهریزی دقیق فرهنگی میتوانیم به آن سطح برسیم. دلیل شکلگیری این صنعت در ژاپن وجود یک نگاه ملی برای دستیابی به این هدف بود که اتفاقاً مهمترین مسئلهاش درآمدزایی است و ما با نگاهی کاملاً مادی و برای درآمدزایی میتوانیم به این پدیده نگاه کنیم.
وی در پایان گفت: در جشنواره اخیر پویانمایی تهران که من منتقد جلسات نقد و بررسی انیمیشنها بودم، به وضوح میشد نگاه بومی و ملی را در سینماگران ایرانی دید و ما شاهد مطرح شدن مباحثی بودیم که در این سالها چندان به آنها پرداخته نشده است. در بحث تکنیک هم باید بگویم که تکنیکهای ما جهانی است و هیچ کم و کسری در سینمای انیمیشن ما وجود ندارد و با توجه به جایزههایی که انیمیشنهای ما در دنیا در حوزه فیلمنامه دریافت میکنند، میتوان به این نتیجه رسید که انیماتورهای ما روایت را هم به خوبی بلد هستند و ما فقط به بودجه نیاز داریم تا جریانی صنعتی در سینمای انیمیشن کشورمان به وجود بیاید.